بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی نصرعبده وهزم الاحزاب وحده والصلوه والسلام علی من حرض و حرضوا علی القتال وکانوا جنده
وعلی من تبعهم باحسان حتی نالوا وعده اما بعد

و جمع کردن میان این دو امر نیاز به شخصیتی دارد که در اصول اعتقادی
خود صادق و در ایمانش مخلص باشد چرا که این شخصیت با عادات و علاقه مندی ها
و خواهشات و با دین و اهداف جهاد برخورد خواهد کرد همانند ترک عادات خود
در خواب و خوراک و دوری از محبوبانی چون همسر و خانه و فرزندان و دوستان و خویشان و ترک علاقه مندی هایی چون سفر و دیدارهای دوستانه و گشت و
گذارها به خصوص اگر در مرحله ای باشد که در تشکیل سازمان جدید باشد و یا در
کشوری منسجم قرار داشته باشد که در امور امنیتی و اطلاعاتی پیشرفت زیادی
داشته باشد که در آن صورت قید و بندهای امنیتی سختی بر حرکت و ارتباطات
سیطره خواهد داشت و بدین خاطر این مرحله را جز اندکی از مردان نمی توانند
تحمل کنند که بعد از توفیق الله تمام لذتهای دنیا در چشمشان کوچک شده باشد و
به خاطر دینشان خود را از خواهشات منع کرده اند و به خاطر بهشت جاویدانی که
الله تعالی برایشان آماده کرده و به مجرد اینکه ارواحشان از اجسادشان خارج
گردد بدان می رسند، اجسادی که در این دنیا به خاطر نصرت لا اله الا الله به
رنج و سختی افتاده اند.
الله تعالی این امر را در کتاب گرانقدرش چنین بیان می
فرماید:
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم
بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ
فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ
وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ
فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ
الْعَظِيمُ التوبه 111
بيگمان خداوند ( كالاي )
جان و مال مؤمنان را به ( بهاي ) بهشت خريداري ميكند . ( آنان بايد ) در راه خدا
بجنگند و بكشند و كشته شوند . اين وعدهاي است كه خداوند آن را در ( كتابهاي آسماني
) تورات و انجيل و قرآن ( به عنوان سند معتبري ثبت كرده است ) و وعده راستين آن را
داده است ، و چه كسي از خدا به عهد خود وفاكنندهتر است ؟ پس به معاملهاي كه
كردهايد شاد باشيد ، و اين پيروزي بزرگ و رستگاري سترگي است .
و می فرماید: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً
بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ . فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ
مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ
خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ . يَسْتَبْشِرُونَ
بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ
الْمُؤْمِنِينَ ال عمران : کساني را که در راه خدا
کشته شده اند مرده مپندار ، بلکه زنده اند و نزدپروردگارشان به ايشان روزي مي
دهند از فضيلتي
که خدا نصيبشان کرده است شادمانند و به آنها که در پي شان هستند و هنوز به آنها
نپيوسته اند بشارت مي دهند که بيمي بر آنها نيست و اندوهگين نشوند. آنان را
مژده نعمت و فضل خدا مي دهند و خدا پاداش مؤمنان را تباه ، نمي کند.
از عبدالله بن مرة از مسروق روایت است که گفت از عبدالله بن مسعود
درباره آیه وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتاً
بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون پرسیدم، او گفت: ما خود در این باره از پیامبر صلی الله علیه وسلم سؤال
نمودیم و ایشان فرمودند: «ارواحشان در کالبد پرنده سبزی است که به قندیل هایی از
عرش آویزانند و هرجای بهشت که می خواهند می گردند و سپس به این قندیلها برمی گردند،
پروردگارشان برآنها وارد شده و فرمود آیا چیزی می خواهید گفتند: چه بخواهیم در
حالیکه ما هر جای بهشت که بخواهیم گردش می کنیم، این سؤال را سه بار از آنها می
پرسد و وقتی آنها می بینند که از پرس و جو رها نمی شوند می گویند: خداوندا می
خواهیم که ارواحمان را به اجسادمان برگردانی تا بار دیگر در راه تو کشته شویم، وقتی
خدایشان می بیند که آنها حاجتی ندارند آنها را رها می کند».صحیح مسلم
به منظور دستیابی به این شخصیت جهادی برخی نکاتی را که در راه جهاد فی
سبیل الله مجاهدین به آن نیاز پیدا می کننداشاره میکنیم
اولاً:توشه روحی برای این شخصیت، و این مهمترین امری است که انسان از آن نیرو
می گیرد و علاج و درمان او در امراض خطرناک و کشنده ای چون ریا و خودپسندی و شهرت
طلبی و هنگام فریفته شدن به دنیا و دیگر امراضی است که درمانی ندارند جر تقوا که
بزرگترین توشه ای است که مؤمن برمی گیرد و برای او درمان تمام دردها محسوب می شود.
بنابراین مجاهد باید عبادات مستحبی را در برنامه خود داشته باشد که برآن مداومت
داشته باشد و معیار ایمان او باشد به طوری که هرگاه آن را ترک کرد یا در موردشان
تنبلی کرد به ایمانش مراجعه کند و بداند که در خطر است همانطور که برای حنظله اسدی
رضی الله عنه رخ داد وقتی که نزد ابوبکر رضی الله عنه آمد و احساس خود را بیان کرد
که ایمانی که آن را نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم در خود می یابد در بیرون ناقص
می شود و این قصه در صحیح مسلم از حنظله اسیدی روایت شده که می گوید: ابوبکر مرا
دید و گفت:حالت چطور است ای حنظله؟ گفتم: حنظله منافق شده است، او گفت: سبحان الله!
چه می گویی؟ گفتم: وقتی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم هستم و برای ما از بهشت و
دوزخ می گوید گویا به چشم سر آن را می بینیم اما وقتی از نزد رسول الله صلی الله
علیه وسلم خارح می شویم و با ازواج و اولاد و زندگی روزمره مشغول می شوبم بسیاری
چیزها را فراموش می کنیم. ابوبکر گفت: سوگند به الله ما نیز همین احساس را داریم. پس من و ابوبکر
به راه افتادیم تا نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رسیدیم و عرض کردم که ای رسول
خدا حنظله منافق شده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: چطور؟ گفتم ای
رسول خدا وقتی نزد شما هستیم برایمان درباره بهشت و دوزخ می گویی تا اینکه گویی ما
به چشم سر آنها را می بینیم اما وقتی از نزد شما بیرون می رویم و مشغول ازواج و
اولاد و زندگی روزمره می شویم بسیاری از اینها را فراموش می کنیم. رسول الله صلی
الله علیه وسلم فر مودند:«سوگند به کسی که جان من در دست اوست اگر شما بر همان حالی که نزد من
دارید مداومت داشته باشد و همیشه در یاد خدا و آخرت باشيد ملائکه در روی رختخوابتان
و در سر راهتان با شما مصاحفه خواهند کرد اما ای حنظله! ساعتی چنین است و ساعتی
چنان، و سه بار این سخن را تکرار فرمودند.
پس مؤمن نقص ایمان و افزایش آن را احساس می کند و همیشه در ترسی همیشگی
از هلاکت نفس خویشتن است.
و من جمله عباداتی که یک مجاهدین باید بر آنها مدامت داشته باشند و بر
انجام آنها حریص باشندعبارتند از نماز تهجد، نماز ضحی، روزه سه روز از هر ماه، قرائت روزانه یک جزء از
قرآن . وپایبندی به اذکار صبح
وشام
ثانیاً: فعالیت های اسلامی بر سه اساس استوار است؛ اگر این سه اساس به درستی
فهمیده و درک شد آنگاه مجاهدین می توانند برای اسلام و مسلمین کار مفیدی انجام دهند
و در هر مکان و زمانی برای مجاهدین دیگریار و پشتیبان باشند در صورتی که نیت را
خالص گردانند و برای نصرت دین صدق دل داشته باشند.
اساس اول: فقه الواقع(شناخت مسائل روز) که پنج بخش دارد: سیاست دولت، جامعه،
اقتصاد، امنیت داخلی و خارجی، جغرافیای زمین.که نتیجه چنین میشود
1.تعیین نوع حکومت از نظر حکم شریعت بر آن(اسلامی-کافر-مرتد) و هریک از
اینها احکام عام و خاصی دارند مانند حکومتهای مرتد در کشورهای مسلمان نشین؛ و این
از سیاست دولت و مواضعش شناخته می شود. 2.شناخت جامعه برای تعیین حکم آن و شناخت
فرهنگ و چگونگی معیشت آن که فایده این شناخت در بعد امنیتی هنگام اتخاذ شخصیت
امنیتی عملی معلوم می گردد. و بهترین شخصیتی که می توانید آن را برای خود انتخاب
کنید شخصیت طبقه متوسط جامعه است و نوع جوامع سه گونه است: ثروتمندان که تحت نظر
جامعه هستند و طبقه متوسط که بیشترین جوامع هستند و کارمندان دولت از آنها هستند و
به خاطر کثرتشان در جامعه، افراد در آن گم میشوند و سوم طبقه فقیر خلاصه شناختن
جامعه و چگونگی آن در راه دعوت و جذب مردم اهمیت بسزایی دارد و عنصر مهمی در موفقیت
کار است. 3.شناخت اقتصاد در تعیین عملیات مهم است که ضرروزیان برای اقتصاد دشمن
داشته ومفید برای مجاهدین باشد4.شناخت
امنیت داخلی و قوت و ضعف آن در تعیین نیروی دشمن و نوع عمل در داخل کشور و نوع
حمایت و نفوذ برای افراد در تحرک و ارتباطات اهمیت دارد 5.شناخت امنیت خارجی یعنی
شناخت ارتش و تسلیحات و تواناییهای آن و در آخر جغرافیای زمین برای تعیین نوع
عملیات نظامی و چگونگی آن(کوهستان-شهر-جنگل-امنیتی) یا چگونگی امداد یا پشتیبانی
مانند تأمین امنیت افراد یا سلاح یا عبور و مرور و غیره مهم است.
اساس دوم: فتوای شرعی درباره وضع موجود، و باید توجه داشت که فتوی با حکم فرق
دارد؛ فتوا مخصوص وضعیت موجود است اما حکم عامّ است. فتوا را باید از اهل آن گرفت و
هر فنی متخصصانی دارد مثلاً فن عقیده و جهاد که مبنی بر فقه الواقع است متخصصانی
دارد که در میادین جهاد و زندانها و در لیست علمای تحت تعقیب یافت می شوند! پس هرکس
می خواهد درباره جهاد فتوا بگیرد باید به اهلش مراجعه کند. باب جهاد از مهمترین و
حساس ترین ابواب فتوا است چون با خون و مال و ناموس سر و کار دارد و بدین خاطر باید
در این باب توجه و حساسیت زیادی داشت و مجاهد نباید به هیچ عملی اقدام کند مگر در
صورتی که به صحت آن یقین داشته باشد و بر صحت آن دلیل داشته باشد.
اساس سوم: کار و فعالیت؛ که بعد از فقه الواقع و شناخت وضعیت موجود و تطبیق فتوا
بر این وضعیت تعیین نوع عمل ممکن خواهد بود و در آن هنگام اعداد و کسب آمادگی برای
آن باذن الله صحیح و ممکن و آسان خواهد بود و هر کس برای آنچه که برای آن خلق شده
است توفیق حاصل خواهد کرد.
و با چند نصایح مطلب را پایان می رسانیم:
اول امت اسلام در مصیبت و بلای سختی می گذرد و در مرحله نخست قدرت گرفتن
بإذن الله است ، و این قدرت گرفتن پای
نخواهد گرفت مگر به وسیله جوانان مؤمن و غیور که برخی از آنان توفیق آن پیدا می
کنند که از زمره شهداء قرار گیرند و برخی نیز از زمره کسانی هستند که هیچ فتنه ای
به انان ضرر نمی رساند تا اینکه روحشان قبض می شود و ای بسا برخی ازآنان کسانی باشند که قلعه های روم به تکبیرشان فرو می
ریزد و یا مشمول دیگر فضائل آخر الزمان قرار گیرند یا اینکه از زمره کسانی باشند که
برای آن نسل زمینه سازی می کنند. پس وظیفه ماست که هر یکی از ما مسئولیت احیای این
دین و فعالیت برای نصرت آن را بر دوش بگیریم.
دوم جهاد عبارت است از تلاش و مشقت و جز مردان راستین بر آن صبر و شکیبایی
ندارند؛ آن کسانی که به نفس خویشتن و خواسته های آن توجهی ندارند چرا که جهاد در
این روزگار عبارت است از کم خوابی و کم خوری و پیاده روی های طولانی که گاهی روزها
طول می کشد و عبارت است از جنگ و گریز هایی مکرر در برابر دشمن و وارد شدن به اردوگاه هایی که مخالف عادات انسان است و نیز دیگر امور
مشقت بار جهاد. ضعف نشاندن در این باب و بازگشتن از آن مصیبتی است که مصائب دیگری
علیه خود شخص به دنبال خواهد داشت البته دین الله منصور است و جماعت جنگجوی مسلمان
را نه مخالفانش و نه ترک کنند گان جهاد ضرری نخواهد رساند. بدین خاطر اعداد روحی و
بدنی و تلاش برای دستیابی به آن واجب است و وظیقه انسان است که چنان خود را تربیت
کند که یک سرباز فرمانده و یک فرمانده سرباز باشد.
سوم یکی از توفیقات الله تعالی بر ما این است که بسیاری از جماعت های جهادی
را تحت فرماندهی واحدی قرار داده است و این نعمت بزرگی است که باید شکر آن را به
جای آورد. به گونه ای که مجاهدین می توانند با این جماعت بزرگ یا با همکارش در هر
مکانی ارتباط برقرار کنند و ان شاء الله برقراری ارتباط مشکل نخواهد بود پس نباید
مجاهدین منتظر بمانند که هجرت کنند و یا برای هجرت با انها ارتباط برقرار شود بلکه
باید در داخل کشورشان کار کنند بخصوص در کشوری که در آن سازمان فعالی نباشد،
مجاهدین باید در کشورشان به جمع اوری اطلاعات مفید در این کشور بپردازند و برای
نزدیکترین جماعت جهادی بفرستند و اگر در کشورشان میدان جهادی باشد باید به آن
بپیوندند یا اینکه توانایی های خود را به آنها عرضه کرده و در اختیارشان قرار
دهند.
چهارم در مرحله کنونی باید بر گسترش جهاد رسانه ای و اعداد و کسب آمادگی برای
مرحله آینده حریص بود و باید هر یک از ما -در صورتی که مشغول کار جهادی در میدان
نباشد- یک فرد رسانه ای باشد چون ممکن است که زمانی بیاید که جهاد رسانه ای در آن
زمان مشکل شود و امت هنوز به تشویق و تحریک و ارشاد نیازمند است، دشمنان ما در
انتشار افکار و انحرافاتشان در جوامع ما شب و روز کار می کنند و خسته نمی شوند و از
این تلاش شبانه روزی دست بردار نیستند و این در حالیست که آنها بر باطل هستند اما
آنها در نشر اباطیلشان عزم جزم دارند پس بر ما واجب است که عزممان از عزمشان بزرگتر
و محکمتر باشد و جبهه رسانه ای باید زمینه ساز فتح و کارهای نظامی باشد. پس شما را به خدا این سنگر را ترک نکنید و بر هر کس
به اندازه ای که می داند و می تواند این کار واجب است؛ اهل نشر برای نشر کار کنند و
میانشان باید هماهنگی باشد تا تلاشهایشان در یک راستای مفید قرار گیرد و باید این
جنگ فکری مان به همه مردم چه دوست و چه دشمن برسد و بقیه کارها نیز به همین منوال
باشد.
حسبنالله ونعم الوکیل
شاخه ی نظامی حزب الفرقان ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر